مامانم پسر دوسته.عاشق داداشمه ناخداگاه فقط قربون صدقه ی اون میره
منم داداشمو دوس دارم.بابام منو بیشتر دوس داره همیشه به من میگه نور چشم
مامانم میگه بلای جون هههههههه .ولی من همه ی حرفاشو دوس دارم حتی وقتی با دمپایی میفته به جونم
میگم مادر من به خدا من بزرگ شدم عیبه منو نزن
میگه چشتم در میارم. ای قربونش بشم وقتی حرص میخوره دوس داشتنی میشه